- جغر هاکردن
لخته شدن خون
معنی جغر هاکردن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حوصله و شکیبایی به خرج دادن
خارج کردن، تیراندازی کردن، گوزیدن
تحمیق نمودن، غافل ساختن کسی
ریختن و جا دادن، جا کردن
جمع آوری کردن، مرتب کردن
چیره کردن، غالب کردن، زاویه دادندسته های شالی به گونه
جر و بحث کردن، مشاجره نمودن، بالا آوردن صدا، جر و بحث کردن، پایین آوردن
عصبی شدن و لج کردن
رد کردن، عبور کردن
کندن، سوراخ کردن
انجام دادن
فراهم کردن، درست کردن
پف کردن، سیخ شدن مو از ترس یا سرما
جنگیدن
جوانه زدن ناگهانی و فراوان گیاهان، پیوند دادن دو چیز
تحریک کردن، وا داشتن کسی به کاری
نق زدن، گریه کردن بچه
دو چیز را به یکدیگر نزدیک کردن، میزان نمودن مگسک تفنگ با
به دیوانگی کشاندن، فریب دادن، با نیرنگ جذب کردن
باور کردن، پذیرفتن
پایین آوردن، از بالا به پایین ریختن برگ از شاخه های و سرشاخه
فریاد زدن